همان طوري كه ملاحظه مي فرمائيد درمان اپيزود افسردگي اساسي از سه فاز تشكيل مي شود،فاز اول كه مرحله حاد (acute phase)است شامل فرايندي است كه در آن بيمار نه تنها به درمان دارويي پاسخ ميدهد(response) كه شامل كاهش علائم است كه با ادامه درمان،افزايش دوز يا اقداماتي شامل تقويت يا تكميل درمان بيمار فاقد علائم مي شود(remission). رميشن شامل فاقد علامت شدن در 4 حيطه مشتمل بر حيطه خلق(حلق افسرده،انهدونيا، احساس نا اميدي،احساس تنهايي، احساس خود ملامت گري) حيطه سايكوموتور(كندي كلامي و حركتي) حيطه وژتاتيو(خواب ،اشتها،انرژي،تمايلات جنسي)حيطه شناخت(شامل تمركز،توجه و حافظه) است.

يك اشتباه عمده درمانگران اين است كه در مرحله حاد بيمار را به مرحله رميشن نمي رسانند. صرفا به پاسخ درماني كفايت مي كنند.علت اين است كه يا دوز دارو كم است و يا از اضافه نمودن استراتژي هايي مثل تقويت و تكميل درمان پرهيز مي كنند. مثلا بيمار با دوز 40 ميلي گرم سيتالوپرام پاسخ نسبي داده و 4 حيطه مذكور بطور كامل يا نزديك به كامل برطرف نشده است و بايد داروهايي مثل نورتريپتيلين،بوپروپيون يا ليتيم يا لوتيروكسين ويا اولانزاپين يا كوتياپين اضافه شود كه بدليل عدم مهارت لازم اين اقدام صورت نمي گيرد. چنانچه بيمار وارد رميشن نشود احتمال ريلاپس وجود دارد. و يا احتمال مزمن شدن افسردگي و بدنبال آن مقاومت به درمان است.

همچنين پس از ورود بيمار به رميشن لازم است درمان دارويي با همان دوز بمدت 4 تا 9 ماه(continuation phase) تداوم يابد. بسته به شدت علائم و سابقه بيماري اين دوره كوتاه تر يا بلند تر خواهد بود.منتها نكته مهم اين است كه دوز داروي ضد افسردگي در اين مرحله نبايد كاهش يابد ولي امكان كاهش و قطع داروهاي تكميل كننده مثل ليتيم كه ضد افسردگي نيستند اما خواص تقويت كننده درمان دارد وجود دارد. در صورت عدم تداول درست اين دوره احتمال بروز ريلاپس وجود دارد.

در پايان دوره تداومي درغالب بيماران تغييرات ژنتيكي روي مي دهد و مي توان دارو بيمار را قطع كرد. زيرا فرايند بهبودي(recovery) روي داده است. اما گاه نياز است كه دارو باز هم ادامه يابد و بيمار وارد فاز نگهدارنده شود(maintenance).در غير اين صورت احتمال عود زياد است(recurrence).