افتراق تشنج از شبه تشنج

1-     آیا در معاینه فیزیکی و یا سوابق قبلی بیمار شواهدی به نفع بیماری ارگانیک نورولوژیک وجود دارد ؟     

            بلی           خیر

2- آیا بیمار بیش از حمله تجاربی از قبیل(حس بویایی، درد روی شکم ، ترس ، اضطراب ، سوزش یکطرفه اندام ، حسن بیگانگی یا آشنایی بیش از حد محیط) دارد؟      بلی           خیر

3- آیا بیش از حمله با عامل خاصی (هیجانی تحریک نوری شامل تلویزیون یا کامپیوتر ، شنیدن موسیقی و خوردن غذا ) مواجه می شود ؟          بلی           خیر

4- شکل حمله درهرنوبت با نوبت قبل یکسان است ؟    بلی           خیر

5- آیا حمله در شب هم روی می دهد ؟                         بلی           خیر

6- آیا حمله فقط در حضور دیگران است ؟                    بلی           خیر

7- آیا شروع حمله به صورت ناگهانی است ؟                 بلی           خیر

8- آیا مدت حمله کمتر از 2 دقیقه است ؟                   بلی           خیر

9- آیا حمله به صورت قرینه است ؟                              بلی           خیر

10- آیا بیمار همزمان با شروع شلی عضلانی در بعضی اندام هایش دچار سفتی اندام می شود ؟     

    بلی           خیر

11- آیا بیمار در زمان حمله ناگهانی دچار بی اختیاری ادرار می شود ؟  بلی           خیر

12- آیا بیمار حین حمله دچار گازگرفتگی زبان می شود ؟                    بلی           خیر

13- آیا بیمار هنگام حمله دچار گشادشدگی مردمک می شود ؟  بلی           خیر

14- آیا در هنگام حمله بیمار به خود اسیب می زند ؟        بلی           خیر

15- آیا در هنگام شروع حمله اصوات از خود ایجاد می کند ؟    بلی           خیر

16- آیا بیمار پس از حمله ، آن را به خاطر می آورد؟       بلی           خیر

17 پس از مصرف دارو آیا تعداد حملات کمتر می شود ؟     بلی           خیر

18- آیا رنگ بیمار حین حمله کبود می شود ؟         بلی           خیر

19- آیا بیمار حین حمله دچار حالت قوس کمری یا لگنی می شود ؟   بلی           خیر

20- آیا بیمار در حین حمله دچار حرکات چپ و راست سر می شود ؟ بلی           خیر

21- آیا درحین حمله به تلاش برای بازکردن چشم ها مقاومت نشان می دهد ؟ بلی        خیر

 

/**/

اگزیستانتیالیسم : شناخت روانی و رواندرمانی( اروین یالوم) 2

/**/

همنشینی با پائولا

سلام، همنشینی با پائولا دومین داستان واقعی از مجموعه مامان و معنی زندگی است.

یالوم، پائولا را اینگونه توصیف می کند:"زنی به نام پائولا با سرطان پیشرفته سینه وارد زندگی ام شد؛ تا تعلیمم دهد.در تمام مدت آشنائی، هیچگاه به چشم بیمار نگاهش نکردم.خودش می گفت: سرطانم پیشرفته و لاعلاج است.ولی بیمار سرطانی نیستم."

پزشکان سرطان سینه ی پائولا را پنج سال پیش از مراجعه اش به دکتر یالوم تشخیص داده بودند.برداشتن سینه ی مبتلا، روند گسترش بدخیمی به سایر بافتهای را متوقف نکرد؛ بطوریکه کار به برداشتن سینه طرف مقابل و سایر اندامها مثل غددلنفاوی، تخمدان های و غدد فوق کلیه رسید. شیمی درمانی با همه عوارض روح و جسمی اش آغاز شد.

پائولا وقتی از مددکار اجتماعی کلینیک انکولوژی شنیده بود یالوم قصد گروه درمانی برای بیماران لاعلاج را داردبه او مراجعه کرد.تقریبا از همان ابتدا یالوم ربوده مهربانی، چهره پذیرا و نفاذ کلام وی شد.اسم رسمی دیدار هایشان رواندمانی بود ولی اصلا معلوم نبود چه کسی درمانگر و کدام بیمار است.بیشتر از همه، فناپذیری و مرگ موضوع جلسات شان بود.با وجودیکه تقریبا  تمامی جلسات به سخت ترین لحظات سیر بیماری اش مثل خبر شدن از تشخیص سرطان سینه، از دست دادن اعضای بدن، عوارض شیمی درمانی و در نهایت نحوه رها شدن و طرد توسط پزشکان معالج انکولوژیست  سپری می شد؛اما سرتاسر جلسه با اشتیاقی فراوان از طرف هر دو هم صحبت پیگیری می شد.

مابقی داستان، ماجرای ارتباط دو انسان در سایه مرگی بلافصل است.

سرطان، پائولا را با قلمی پولادین تراشیده بود.در هولناک ترین لحظات زندگی،  زیبائی زنانگی اش به دست جراحان تکه تکه شده بود. با جداکردن تخمدان ها و  غدد فوق کلیه هورمون ها و تمایلات جنسی اش به تاراج رفته بود؛ به درمانهای شیمیائی و اشعه درمانی  ای تن داده که عوارضش، دوزخی ترین داغها را بر جسمش نهاده بود.

اما آخرین ضربت.

 صلیبی که بر دوش می کشید، چندان او  را به مرز نیستی می برد که آفریده ای را توان همپائی با وی نبود.نابود شدن در برابر بی تفاتی مطلق این جهان. دیگر تنها وحشت از مرگ نیست که این چنین زشت و خبیث بر وی می تازد.دوستانی که نه می خواهند نه می دانند چگونه بر این همه مصیبت تو تسلائی دهند- به نرمی و چالاکی- جایشان را به یکدیگر می دهند و صحنه نمایش را ترک می کنند.پائولا می ماند با باقیمانده ی تکه های بدنش که به سرعت خوراک سرطان می شد.از اینجا ی راه، مسیری است که تنها خواهی رفت پائولا.

اما مابقی صحنه ی نمایش را چه کسی خواهد نوشت.پائولا یا سرطان.چرا اینگونه تلخ و سوزناک ، پاره پاره می گردد.معنای اینهمه رنج چیست. درگور تجزیه شدن و فراموش گردیدن بدون قدرتی در تقدیر، واقعی ترین چهره دنیا را روبرویش نهاد.پرده آخر این نمایش، پرده ای نداشت.

پائولا پا در رکاب مرگ و تنهائی و بی معنائی زندگی می تاخت.به کجا خواهد رسید؟سوال بی پاسخی است.تنها می دانست اوست که می راند.نه هجوم مرگ ، قرار آرام داشت؛ نه مونسی، مردی همپائی و نه مقصدی که بر این مغاک سیه اندود نور هدایتی بپاشد.تنها خودش را می دید که می  تاخت. می تاخت تا برعرصه ای که هیچکس را بدان دستی نبود، دسترس شود.در میان آنهمه تاریکی وسکوت حضور پائولا بود که هرلحظه گسترده تر می گشت.همچون نوری است در ظلمت  و همچون یزدانی است در نهاد  اهریمن.اینچنین بود که پائولا به تنویر الهی دست یافت.

پائولا با وجود همه مصائبش، سرافرازانه زندگی کرد.خدایش را برای استغاثه ای مزورانه نیافرید، تا به هم دستی او ذات خوفناک این جهان را تلبیس کند. به برکت ناامیدی دست یافت و در آن گودال بی بازگشت، دستانش به بزرگی دست خدا شد.حال می توانست ادعای رسالت کند. 

 داستان همنشینی با پائولا داستان تولد لوگوتراپی فرانکل از دامان اگزیستانسیالیسم است.معناگرائی سرافرازانه ای است که حدفاصل تقدیر و اراده انسانی را در اعتقاد به خداوند خط می کشد.

سئوالات امتحان کارآموزان پزشکی در دی ماه 91

1-بیمار دختری 28 ساله است که ذکر می کند، در حین تماشای مونیتور کامپیوتر در اطاقش، صدای اقوامش را که در باغ هستند را می شنود و او هم با انها صحبت می کند. همچنین ذکر می کند که از طریق ذهنش با درمانگرش ارتباط دارد و افکارش را برای درمانگرش می فرستد وی اعتقاد دارد که  صدا هایی می شنود که به وی می گویید من شوهرت هستم و همچنین ذکر می کند من دکترت هستم!! وی 6 ماه قبل و 1 سال فبل با تشخیص اختلال دو قطبی نوع یک بستری بوده است در حال حاظر خلق یوتایمیک،افزایش فعالیت حرکتی ندارد و پرحرف نیست،اختلال خواب بارز نمی باشد،افزایش فعالیت های جنسی ندارد در بخش بسیار موقر و متناسب رفتار می کند،تشخیص وی چیست

الف اسکیزوفرنی                   ب- اسکیزو افکتیو

ج- اختلال دو قطبی سایکوتیک   د-اسکیزوفرنی فورم

2- بیمار خانم جوانی است که بدلیل افسردگی ارجاع شده است.  در بررسی بیشتر متوجه می شوید بیما رهمزمان با بروز علائم افسردگی پرخاشگری بارزی پیدا کرده همچنین رفتار های خطر جویانه بیشتری می کرده است و همچنین پرحرف تر و  پر انرژی تر شده است بهترین تشحیص کدام است

الف- اختلال دو قطبی در اپیزود مانیک

ب- اختلال دو قطبی در اپیزود مختلط

ج- اختلال دو قطبی در اپیزود افسردگی اساسی

د- اختلال افسردگی اساسی

3- در بیمار فوق بهترین درمان کدام است

الف- والپروات سدیم    ب- لیتیم کربنات    ج- کوتیاپین + فلوکستین        د- سرترالین 

4- یک زن 27 ساله با احساس غم از 2 هفته قبل همراه با فقدان انرژی و تمرکز مراجعه کرده است.وی ذکر می کند که 6 هفته قبل احساس خیلی خوبی داشته و احساس انرژی زیادی داشته است و نیازی برای خوابیدن نداشته است. وی این الگو را در حداقل 3 سال گذشته بارها تجربه کرده است بطوری که روی عملکرد ش تاثیر می گذاشته است. بهترین تشخیص کدام است

الف- اختلال شخصیت مرزی      ب- اختلال خلقی فصلی

ج- سیکلوتایمی                      د- اختلال اقسردگی اساسی

5- زني 30 ساله بدليل پرخاشگري و اختلال هوشياري نوساني به اورژانس آورده شده . در معاينه متوجه تب و سفتي عضلاني در وي مي شويد. وي در هفته گذشته به دليل رفتار هاي پرخاشگرانه به اورژانس روانپزشكي آورده شده ولي خانواده بابستري شدن وي مخالفت كرده اند. مشكلات وي  بدنبال زايمان اخير بوده كه دچار تغييرات خلقي شده است و همزمان توهم هاي شنوايي داشته و اعتقاد داشته كه روح شيطاني در وجود فرزندش وارد شده است. احتمال وجود كدام علامت در وي بيشتر است

الف: لكوپني                                      ب: كاهش cpk

ج: كاهش سطح اسيد اوريك در ادرار       د: افزايش سطح ميوگلوبولين در ادرار

 6- مردي  23 با شكايت از عدم رضايت از هويت جنسي خود  مراجعه كرده است. وي سابقه اين عدم رضايت را از 3 سال پيش ذكر مي كند.در بررسي بيشتر متوجه اسكار هاي خود زني در ساعد وي مي شويد. خانواده وي از دوره هاي بارز پرخاشگري در وي شكايت دارند. وي روابط آشوب ناكي با ديگران دارد. در بررسي بيشتر،  سابقه اين عدم رضايت را در دوران نوجواني وي پيدا نمي كنيد. چه تشخيصي براي وي مطرح است.

الف: سوء مصرف مواد محرك ب: اختلال شخصيت مرزي   ج: اختلال هويت جنسي    د: پارافيليا

 7-يك زن 61 ساله که تحت درمان با آمی تريپتيلين برای افسردگی است به همراه خانواده اش نزد روانپزشک  آورده می شود. وی در حالت کنفوزيون، ديس اورينته و توهم قرار دارد و پوست وی گرم و خشک است. خانواده ذکر می کنند که وی دارو هايش را بيشتر استفاده کرده است. دليل آن چه بوده است.

الف-   Serotonin syndrome                            

ب- Anticholinergic delirium

ج-Neuroleptic malignant syndrome      

د . Hypertensive crisis

8-يك زن 38 ساله كه بمدت 2 سال است تحت درمان با ليتيم است و كنترل شده است اخيرا از 2 هفته قبل دچار  غمگيني،احساس بارز خستگی،فقدان تمركز ،فقدان اشتها،اقكار خودكشي شده است. چنانچه سطح سرمي ليتيم در محدوده نرمال باشد. اولين اقدام تشخيصي در وي چه است.

الف- تست مورفين       ب- عملكرد تیروئید              ج- عملكرد کلیه         د-عملكرد كبد

 9-در بيمار فوق اولين اقدام درماني كدام است

الف- قطع ليتيم و شروع يك تنظيم كننده خلق

ب- اضافه كردن بنزوديازپين به ليتيم

ج- تنظیم سطح سرمی لیتیم واضافه كردن کوتیاپین

 د-قطع ليتيم و شروع آنتي سايكوتيك

 

10-ریسک سویچ با دارو های ضد افسردگی در کدامیک بیشتر است

الف- دوقطبی دو با  تند چرخش

ب- دو قطبی دو بدون تند چرخش

ج- دو قطبی یک با تند چرخش  

د- دو قطبی یک بدون تند چرخش